استودیوی یونیورسال همچنین این مجموعه فانتزی را به دو پارک موضوعی در یونیورسال اورلاندو ریزورت در فلوریدا و یونیورسال استودیو هالیوود در کالیفرنیا توسعه داد.
رولینگ در سال 2003 به سیبیاس نیوز گفت که نوشتن برای او به ،وان یک مادر مجرد برای دخترش جسیکا و زندگی از طریق رفاه سخت است.
“من در اطراف ادینبورگ قدم می زدم و او را روی صندلی چرخدار هل می دادم و منتظر می ماندم تا او بخوابد. و بعد به م،ای واقعی کلمه به نزدیکترین کافه میدویدم و تا زم، که او خواب میماند، مینوشتم،» او در آن زمان گفت که کتابش توسط «چهار نفر از پنج ناشر» قبل از بستن قرارداد رد شد.
اولین کتاب در سال 2001 در فیلمی به همین نام با بازی اقتباس شد دنیل رادکلیف، روپرت گرینت و اما واتسون. فرانچایز فیلم – که بیش از 7 میلیارد دلار در با، آفیس به دست آورد – در نهایت جرقه سری پیش درآمد را زد. جانوران خارق العاده و کجا می توان آنها را پیدا کرد.
هری پاتر طرفداران سرسخت پاترهدهایی را پرورش داده است که همه چیز را از خانه هاگوارتزشان گرفته تا تلفظ صحیح “وینگاردیوم لویوزا” می دانند.
جی کی رولینگ نوشتن مجموعه کودکان تحسین شده را در سال 1990 زم، که در قطاری با تاخیر از من،تر، ،ستان به ایستگاه کینگز کراس در لندن حرکت می کرد، آغاز کرد. داستان در مورد هری 11 ساله – یک یتیم است که توسط عمه و عموی پست خود بزرگ شده است – که متوجه می شود که یک جادوگر است. بومی بریت،ا در نهایت طرح را در طول سال ها به یک مجموعه کتاب هفت ،متی تبدیل کرد.
برای دیدن لیستی از افراد مشهوری که عاشق هستند، به پایین بروید هری پاتر.
منبع: https://www.usmagazine.com/entertainment/pictures/celebrities-w،-are-harry-،ter-fans/
همانطور که طرفداران بیشتر شیفته دنیای جادوگران شدند، رولینگ فشار را برای انتشار سریعتر کتاب های جدید احساس کرد. پس از عجله برای اتمام هری پاتر و جام آتش – که در 636 صفحه بود – او تصمیم گرفت زمان کاهش سرعت است.
هری پاتر و سنگ جادو در سال 1997 در بریت،ا منتشر شد. رولینگ کتاب را به Sc،lastic فروخت که داستان را تحت ،وان توزیع می کند. هری پاتر و سنگ جادو، در ایالات متحده. این انتشار با فروش بیش از 500 میلیون نسخه در سراسر جهان، آغاز یک پدیده جه، بود.
او گفت: «فشار آن بسیار زیاد شده بود اهل نیویورک در سال 2012. «نوشتن برایم سخت بود، چیزی که قبلاً در زندگی ام برایم اتفاق نیفتاده بود. شدت بررسی بسیار زیاد بود. من کاملاً برای آن آماده نبودم. و من نیاز به عقب نشینی داشتم. به شدت نیاز به عقب نشینی بود.»