زک گیلفورد صحنه مرگ رایلی را با نام «مسس نیمه شب» شکست


نماز نیمه شب برای فصل 2 بازنگشت، اما مینی سریال ترسناک فراطبیعی خطوط داست، ناراحت کننده و دیالوگ های فلسفی ایجاد کرد که هنوز برای تماشاگران باقی مانده است.

بازیگران «چراغ‌های شب جمعه»: الان کجا هستند؟

برای زک گیلفورد، کار با سازنده آن به نحوه برخورد او با نقش های آینده کمک کرده است. “چون این یک مایک فلانگان پروژه، شما باید خطوط خود را حفظ کنید زیرا مونولوگ های طول، زیادی وجود دارد. ما هفتگی هنگام تبلیغ فیلم جدیدش، مشکلی با بچه ها وجود دارد. من واقعاً چیزی را در آن برنامه یاد گرفتم که به چیزهای دیگر هم پرداختم، زیرا باید آمادگی زیادی را برای دانستن آن خوب انجام می دادم. که حتی در مورد چیزهای دیگر، من نتوانستم به آن برگردم بهترین لس آنجلس، اما چیزهایی که بسیار سبک تر و کمی سرگرم کننده تر هستند. فکر می‌کردم فقط چیزهای درون و بیرونم را می‌دانم تا بتوانم کاملاً در صحنه باشم و هرگز به کلماتی که از دهانم بیرون می‌آیند فکر نکنم، بلکه فقط احساس کنم که بیرون می‌آیند و به آن شخص واکنش نشان می‌دهم. ”

گیلفورد، 41 ساله، نقش رایلی فلین را در درام نتفلی، بازی کرد، که به جامعه جزیره ای منزوی خود باز می گردد تا کشف کند که پس از ورود یک کشیش جوان مرموز، حوادث نگران کننده ای رخ می دهد. در ،مت 5، سرنوشت رایلی مشخص می شود که او خودش را قرب، می کند و در طلوع خورشید زنده زنده می سوزد و در حالی که درباره زندگی و مرگ برای ارین فکر می کند.کیت سیگل).

زک گیلفورد سرنوشت رایلی را در «عشای نیمه‌شب» ش،ت
Eike Schroter/NETFLIX

وقتی می میرم… بدنم از کار می افتد. خاموش کن یکدفعه یا به تدریج نفسم می ایستد، قلبم می ایستد. مرگ بالینی و کمی بعد، مثلاً پنج دقیقه بعد… سلول های مغزم شروع به مردن می کنند. اما در این بین، ممکن است مغز من سیل DMT را آزاد کند. این داروی روانگرد، است که زم، که ما خواب می بینیم ترشح می شود، بنابراین… من خواب می بینم. من رویای بزرگ‌تری از آنچه قبلاً دیده بودم، می‌بینم، زیرا این همه چیز است. فقط آ،ین تخلیه DMT به یکباره. و نورون های من شلیک می کنند و من این نمایش آتش بازی خاطرات و تخیل را می بینم. “فعالیت مغز من متوقف می شود و چیزی از من باقی نمی ماند. بدون درد. نه خاطره ای، نه آگاهی از این که تا به حال بودم، نه … که تا به حال به ،ی صدمه زدم. اینکه من تا به حال ،ی را کشته ام همه چیز مثل قبل از من است.»

برای گیلفورد، یک خط به طور خاص همچنان برای او برجسته است.

تاریخچه دوستیابی بازیگران «چراغ های شب جمعه».

من هنوز آن یک خط را دوست دارم که وقتی می‌گوید، “من تمام تلاشم را کردم.” مثلاً هر بار که به آن فکر می کنم تقریباً خفه می شوم.» چراغ های شب جمعه زاج گفت ما. “چون به ،وان یک انسان که در آن نقطه از زندگی خود قرار بگیرید، پایان آن و فقط احساس کنید که تمام تلاشم را کردم و به اندازه کافی خوب نبودم، یک فکر دل،اش است.”

زک گیلفورد سرنوشت رایلی را در «مسعاده نیمه‌شب» ش،ت می‌دهد.

زک گیلفورد در «مسأله نیمه شب» با حسن نیت از NETFLIX/YouTube

گیلفورد اغلب به هر پروژه ای که انجام می دهد، بدون در نظر گرفتن ژانر، ی،ان برخورد می کند. خواه یک مجموعه ساخته شده باشد یا در یک خانه واقعی باشید که در آن فیلمبرداری می کنید، یک جورهایی فقط باور می کنید، وانمود می کنید که آنجا هستید، خطوط خود را می د،د، و سپس به نوعی با آن پیش می روید و شما می بینید که بازیگران دیگر در صحنه چه می کنند و به آن واکنش نشان می دهید. دوست ندارم، قبل از اینکه به آنجا برسم، تصمیم بگیرم که چگونه هر خط را بخوانم. شما به نوعی با آن همراه هستید، “او توضیح داد ما. کارگردان، که دوستشان دارم [are] کارگردانان بزرگ آنها صحنه را تماشا می کنند، و چیز جدیدی را می بینند و می گویند، “می د،د چیست؟ من قبلاً به این موضوع فکر نمی کردم، اما با تماشای صحنه متوجه شدم، باید کمی بیشتر از این کار انجام دهیم.’ و همیشه کار دیگری را به شما می دهد و همیشه کاری را که همه انجام می دهند افزایش می دهد یا بهبود می بخشد. این یک رسانه مشارکتی است. و این چیزی است که در آن دوست دارم.»

او ادامه داد: «انجام کارهای نمایشی نیز سرگرم کننده است، اما در بسیاری از مواقع در پایان روز بسیار خسته می شوید. در پایان روز یک صحنه احساسی بزرگ دارید. شما یا خسته شده اید زیرا واقعاً احساس خوبی دارید و این کار بسیار خسته کننده است، یا احساس می کنید که بیهوده هستید زیرا احساس می کنید به اندازه کافی خوب عمل نکرده اید. بنابراین در هر صورت در پایان روز احساس بدی دارید، در حالی که اگر سوژه سبک‌تر باشد، به خانه می‌روید و می‌گویید: «این سرگرم کننده بود. امروز در محل کار لحظات خوبی را سپری کردم.»

هر آنچه باید در مورد «باشگاه نیمه شب» بد،د

از آنجا که نماز نیمه شب، پا،ازی این بازیگر دوباره با فلانگان 44 ساله همکاری کرده است باشگاه نیمه شب، پاد،ت «فقط فوتبال نیست: چراغ‌های جمعه شب و فراتر از آن» را راه‌اندازی کرد و در حال حاضر نقشی تکراری دارد. ذهن های جنایتکار. اوایل این ماه، فیلم معمایی ترسناک او مشکلی با بچه ها وجود دارد نیز دبیو کرد.

گیلفورد گفت: “من به طرز عجیبی کارهای زیادی در این ژانر انجام داده ام و این به نوعی به من قدرد، از این ژانر را می دهد که این واقعیت است که این ژانر بسیار بزرگ است.” ما. همه چیز از فیلم های فلاشر گرفته تا تری،های روانشناختی است. این فقط نوعی از دسته بندی سطل است. و البته، مادرم همیشه اینطور می گوید: “اوه، آیا این یک فیلم ترسناک دیگر است؟” مثل “هی، ممنون مامان.” یک فیلم ترسناک می تواند چیزهای مختلفی باشد. اینها بچه های تسخیر شده هستند و این یک موضوع روانشناختی است، زیرا من فکر می کنم آنچه در مورد آن جالب است این است که نمی د،د آیا [my character] شخصیت بن دیوانه است یا اگر تنها ،ی باشد که واقعیت را می بیند. نماز نیمه شب بود – هشدار اسپوی، – خون آشام ها. پا،ازی فقط این نوع مفهوم ترسناک است که اگر دنیا یک شب در سال این کار را می کرد چه می شد. و بنابراین آنها بسیار متنوع هستند. و با وجود اینکه همه آنها ترسناک هستند، احساس می کنم برای من سرگرم کننده است زیرا پروژه های کاملا متفاوتی را انجام داده ام.”

او با خنده اضافه کرد: اینطور نیست که من همیشه با چاقو از دست فلان مرد فرار کنم.

مشکلی با بچه ها وجود دارد خانواده ای را دنبال می کند که با دوستان خود به یک سفر آ، هفته می روند. با این حال، زم، که بچه‌هایشان پس از ناپدید شدن در جنگل شروع به رفتارهای عجیب و غریب می‌کنند، این اتحاد دوباره به سرعت پایین می‌رود. را ر،ان بنجامین-به کارگرد، فیلم نیز بازی می کند خدمه آماندا، آلیشا وین رایت، کارلوس سانتوس، بریلا گویزا و دیوید ماتل.

زک گیلفورد سرنوشت رایلی را در «عشای نیمه‌شب» ش،ت
سرگرمی خانگی پارامونت

اگرچه گیلفورد عاشق ژانر وحشت شده است، اما هرگز طرفدار خون آلود شدن روی صندلی آرایش نخواهد بود.

او گفت: “این بدترین است.” به یاد می‌آورم که حتی در این مورد، من اغلب جوراب‌های خودم را در محل کار می‌پوشم و بیشتر به این دلیل که تنبلی برای تعویض جوراب‌هایم دارم. وقتی وارد کمد لباس می شوم، فکر می کنم فقط جوراب هایم را بپوشم. و البته زم، که مجبور شدم صحنه خون را انجام دهم، جوراب‌های خیلی باحال بومباس خودم را پوشیده بودم و از پایم چکه کرد. و تا به امروز من یک جفت را دارم که فقط قرمز شده است! و اکنون به م،ای واقعی کلمه، هر بار که سر کار می روم، جوراب هایم را به جوراب کمد تغییر می دهم.»

مشکلی با بچه ها وجود دارد اکنون به صورت دیجیتال و بر حسب تقاضا در دسترس است.


منبع: https://www.usmagazine.com/entertainment/news/zach-gilford-breaks-down-rileys-midnight-m،-death-scene/