هدر گی از RHOSLC نشان می دهد که چگونه چشم سیاه خود را به دست آورده است
در پاسخ، لیزا، 48 ساله، خاطرنشان کرد که “تحقیقاتی” برای تعیین چگونگی مجروح شدن هدر آغاز شد. لیزا که میزبان میزبان بود، افزود: “کاش در لحظه این را گفته بودید، زیرا باعث آسیب بسیار شد.” اندی کوهن توضیح داد که براوو “هیچ چیزی” در طول تحقیقات پیدا نکرد.
،ن خانه دار واقعی سالت لیک سیتی اتحاد مجدد چهارشنبه، 1 فوریه، در براوو در ساعت 8 بعد از ظهر به وقت شرقی باز می گردد.
در طول ROSLC خاص، مورمون بد نویسنده در مورد پاسخ “تحقیر آمیز” خود به بیدار شدن با جراحات ناشناخته احساساتی شد.
معما حل شد؟ هدر گی در نهایت به این موضوع پرداخت که چگونه چشم سیاه خود را در طول سفر بازیگران فصل 3 به دست آورد – اما حتی او هنوز هم کمی گیج است.
“من سیاه شدم. من نمی دانم چگونه این اتفاق افتاد ،ن خانه دار واقعی سالت لیک سیتی ملاقات مجدد در روز چهارشنبه، 25 ژانویه. “من با وحشت از خواب بیدار شدم. گوشیم را به برق وصل کرده بودم، پیژامه پوشیده بودم.»
“می دانم که سیاه شدم. من در یک موقعیت استرس بسیار بسیار شدید با شرم و تحقیر بسیار بیدار شدم.» او اعتراف کرد. هیچ راهی برای پنهان ، آن وجود نداشت، و من به سراغ چیزم رفتم، که فقط طنز است و آن را از بین نمیبرم، اما مطمئناً نمیخواهم ،ی را در اینجا دخیل کنم، ،ی را که در تولید است. احساس گناه و شرمندگی خودم در مورد سیاه نمایی و ناتو، در توضیح آن.»
هدر با اشاره به گفتگوی اولیه خود با جن پس از آن شب اسرارآمیز، گفت: «من به او بیشتر اعتماد کردم که وقتی خاموشی میگیرید و چشمانتان سیاه است، یک داستان روی جلد ارائه میکند. اگر میدانستم جن این کار را میکند، آن را پنهان میکردم، اما قصد من این نبود – من را سیاه کرده بودند.»
هدر بعداً این نظریه محبوب طرفداران را به شدت مورد انتقاد قرار داد که جن، 49 ساله، پس از اینکه هر دو در سن دیگو بیش از حد ،ات الکلی مصرف ،د، او را مشت کرد.
هدر ادامه داد: “وقتی تولید وارد اتاق من شد، به آنها گفتم، “من هیچ ایده ای ندارم، من هیچ حافظه ای ندارم.” و بعد از آن از کنترل خارج شد و من مسئولیت کامل را بر عهده میگیرم و واقعا متاسفم. این وحشتناک است.»
مؤسس آزمایشگاه زیبایی و لیزر در پایان گفت: «هر اتفاقی میتوانست بیفتد، و زم، که در برنامهای با دوربینها و بازیگران حضور داشتم تصور میکردم که ،ی به من محرکی بدهد که مرا به یاد بیاورد، و هنوز نمیدانم چگونه دریافت کردم.”
به گفته هدر، داستان او شروع به تناقض کرد زیرا او “میترسید” که اگر حقیقت را میدانستند، همکارانش “روایت را بازنویسی کنند”. (او در این اتحاد ملحق شد ویتنی رز، لیزا بارلو و مردیت مار،. جناب شاهبه ،ه خود، به طور قابل توجهی گم شده بود.)