همسر جرد پادالکی، ژنیوو، نگران بارداری دوم بود.

Genevieve توضیح داد: “من خیلی به تازگی باردار بودم، در سه ماهه اول که در آن عمومی نبود و واقعاً حتی به سایر افراد خارج از خانواده ام هم نگفته بودم، بنابراین فکر می کنم همه نگران من بودند که ممکن است بچه ام را از دست بدهم.” فکر می‌کنم فقط باید تا حد امکان آرام بمانم و در هر ظرفیتی که می‌توانم ریشه‌دار و مستقر باشم. “و سخت است که در آن احساس غرق نشویم و آن را قبول نکنم، بنابراین من باید واقعاً مراقب مرزها بودم.”


منبع: https://www.usmagazine.com/celebrity-moms/news/jared-padaleckis-wife-genevieve-was-concerned-about-2nd-pregnancy/

بنیانگذار تاون همچنین شهود و دعا را به خاطر کمک به او در گذر از مسائل خانوادگی “بسیار بسیار دشوار” اعتبار می داند.

Genevieve، که گره با ماوراء الطبیعه آلوم در سال 2010، شوهرش را به خاطر حمایتش در آن زمان تحسین کرد.

همسر جرد پادالکی ژنو به یاد می‌آورد که چگونه دیگران نگران بودند که او در میان مشکلات خانوادگی دچار از دست دادن بارداری شود.

Genevieve و Jared Padalecki. سوزان کوردیرو/شاتراستوک

ما در واقع در رم بودیم ماوراء الطبیعه کنفرانس، و او در حال برگزاری کنوانسیون هواداران در رم بود، و ما این خبر را فهمیدیم، و بنابراین بلافاصله مجبور شدیم سوار هواپیما شویم، و من یک کودک نوپا داشتم و باردار بودم، و مجبور شدم سریعاً ا،یژن شما را بگذارم. اول ماسک بزنید و مطمئن شوید که حال من خوب است، پسرم خوب است، حال شوهرم خوب است.» او ادامه داد. “بنابراین قبل از اینکه بتوانم برای مادر و خواهرم باشم، باید مطمئن می شدم که همه چیز درست است.”

ژنویو، 42 ساله، که به اشتراک می‌گذارد: «برای اینکه با چیزها تاریک نشویم، خواهرم در حال حاضر عالی کار می‌کند و ما می‌تو،م به این موضوع بخندیم، اما زم، که من شپ را باردار بودم، او چهار طبقه از ساختمان سقوط کرد.» توماس 11 ساله، آستین 8 ساله و اودت 6 ساله با این بازیگر 40 ساله در روز پنجشنبه 7 آوریل به اشتراک گذاشتند. ،مت پاد،ت “تواریخ حمام”.

جرد پادالکیهمسرش، ژنویو پادالکی، درباره نحوه برخورد او با یک اورژانس سخت خانوادگی در حالی که منتظر فرزند دومش بود صحبت کرد.

این بومی کالیفرنیا به یاد می آورد که پس از تصادف خواهرش به آنها گفته شده بود که باید “پریز را بکشند”.

من همچنین در آن زمان چیزهایی از جارد یاد گرفتم، زیرا او می‌گوید، “ما یک ماه است که اینجا هستیم، باید به تگزاس برگردم، باید خانواده‌ام را ببینم، باید دوباره جمع شوم.” چون ما بدون وقفه کار می‌کردیم، این اتفاق افتاد.» بنابراین من واقعاً از او چیزهای زیادی یاد گرفتم، اینکه وقت گذاشتن اشکالی ندارد و این یک چیز خودخواهانه نیست، این در واقع یک عمل عاشقانه است و واقعاً کمک کرد.»